داستان شیخ صنعان قسمت اول

داستان شیخ صنعان قسمت اول

داستان عشق شیخ صنعان و دختر ترسا از منطق الطیر عطار نیشابوری

داستانی رمزی و نمادین و از مهمترین داستان‌های عرفانی ادبیات فارسی است. اندیشه‌های عطار و آثار او خصوصا اسرارنامه و منطق‌الطیر تاثیر عمیقی بر بزرگان ادب و عرفان فارسی گذاشته است. از این میان شاید سهم مولانا و حافظ خاص‌تر و ویژه‌تر بوده است. در این مجموعه‌ی سه قسمتی ابتدا غزلی از حافظ (غزل شماره ۱۰) و سپس گزیده‌ای از داستان شیخ صنعان در دو بخش تقدیم دوستان شده است. امیدواریم از این مجموعه‌ی سه قسمتی لذت ببرید.

ابیات آغازین :

شیخ صنعان پیر عهد خویش بود

در کمال از هرچه گویم بیش بود

شیخ بود او در حرم پنجاه سال

با مرید چارصد صاحب کمال

هر مریدی کآنِ او بود ای عجب

می‌نیاسود از ریاضت روز و شب

هم عمل هم علم با هم یار داشت

هم عیان هم کشف هم اسرار داشت

قرب پنجه حج بجای آورده بود

عمره عمری بود تا می‌کرده بود

خود صلاة و صوم بی‌حد داشت او

هیچ سنت را فرو نگذاشت او

پیشوایانی که در پیش آمدند

پیش او از خویش بی‌خویش آمدند

موی می‌بشکافت مرد معنوی

در کرامات و مقامات قوی

هرکه بیماری و سستی یافتی

از دم او تندرستی یافتی

خلق را فی الجمله در شادی و غم

مقتدایی بود در عالم علم

گرچه خود را قدوهٔ اصحاب دید

چند شب بر هم چنان در خواب دید

کز حرم در رومش افتادی مقام

سجده می‌کردی بتی را بر دوام

چون بدید این خواب بیدار جهان

گفت دردا و دریغا این زمان

یوسف توفیق در چاه اوفتاد

عقبهٔ دشوار در راه اوفتاد

من ندانم تا ازین غم جان برم

ترک جان گفتم اگر ایمان برم

نیست یک تن بر همه روی زمین

کو ندارد عقبه‌ای در ره چنین

گر کند آن عقبه قطع این جایگاه

راه روشن گرددش تا پیشگاه

ور بماند در پس آن عقبه باز

در عقوبت ره شود بر وی دراز

آخر از ناگاه پیر اوستاد

با مریدان گفت کارم اوفتاد

می‌بباید رفت سوی روم زود

تا شود تعبیر این، معلوم زود

روایتگر : محسن محمد

تصویر : مه سیما هاشمی

لینک کانال یوتیوب نفیر نی اینجا

حکایت خالکوبی از مثنوی
برای دیدن ویدیوی قبلی روی عکس کلیک کنید
نفیر نی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست