داستان شیخ صنعان قسمت دوم
داستان عشق شیخ صنعان و دختر ترسا از منطق الطیر عطار نیشابوری
داستانی رمزی و نمادین و از مهمترین داستانهای عرفانی ادبیات فارسی است. اندیشههای عطار و آثار او خصوصا اسرارنامه و منطقالطیر تاثیر عمیقی بر بزرگان ادب و عرفان فارسی گذاشته است. از این میان شاید سهم مولانا و حافظ خاصتر و ویژهتر بوده است. در این مجموعهی سه قسمتی ابتدا غزلی از حافظ (غزل شماره ۱۰) و سپس گزیدهای از داستان شیخ صنعان در دو بخش تقدیم دوستان شده است. امیدواریم از این مجموعهی سه قسمتی لذت ببرید.
ابیات آغازین :
خوکوانی کرد سالی اختیار
در نهاد هر کسی صد خوک هست
خوک باید کشت یا زنار بست
کاین خطر آن پیر را افتاد بس؟
در درون هر کسی هست این خطر
سر برون آرد چو آید در سفر
تو ز خوک خویش اگر آگه نهای
گر قدم در ره نهی چون مرد کار
هم بت و هم خوک بینی صد هزار
همنشینانش چنان درماندند
کز فرو ماندن به جان درماندند
چون بدیدند آن گرفتاری او
بازگردیدند از یاری او
جمله از شومی او بگریختند
در غم او خاک بر سر ریختند
بود یاری در میان جمع، چست
پیش شیخ آمد که ای در کار سست
روایتگر : محسن محمد
تصویر : مه سیما هاشمی
لینک کانال یوتیوب نفیر نی اینجا