داستان پادشاه و کنیزک قسمت اول
روایتگر: محسن محمد
بشنوید ای دوستان این داستان / خود حقیقت نقد حال ماست آن
داستان پادشاه و کنیزک از دفتر اول مثنوی داستان داستانهای مثنوی است مولانا در خلال این داستان سیر تحول روحانی بشر و مسايل عمدهی انسان را در مسیر تحول و تکامل روحانی و عرفانی به تصویر کشیده است نظر تعدادی از اساتید این است که این تحول روحی را مولانا در خلال داستان زندگی خودش و دیدارش با شمس تبریزی و رهایی از وابستگیها و دلبستگیهایش بیان کرده یعنی زندگی خود را به صورتی نمادین، سمبلیک و رمزی به عنوان الگویی برای سیر و سلوک معنوی برای ما به نمایش گذاشته و البته به صورت اجمال تصویری از سلوک انسانی و مسایل آن ارایه کرده تا در آینده و در خلال داستانها و تمثیلهای دیگر ماجرا را شرح و بسط بیشتری دهد.
داستان پادشاه و کنیزک قسمت اول
بود شاهی در زمانی پیش ازین
ملک دنیا بودش و هم ملک دین
اتفاقا شاه روزی شد سوار
یک کنیزک دید شه بر شاهراه
شد غلام آن کنیزک پادشاه
مرغ جانش در قفس چون میتپید
داد مال و آن کنیزک را خرید
چون خرید او را و برخوردار شد
آن کنیزک از قضا بیمار شد
آن یکی خر داشت و پالانش نبود
یافت پالان گرگ خر را در ربود
آب را چون یافت خود کوزه شکست
شه طبیبان جمع کرد از چپ و راست
گفت جان هر دو در دست شماست
جان من سهلست جان جانم اوست
دردمند و خستهام درمانم اوست . . . . .