قرض به خدا
در تفسیر آیات ۲۴۵ از سورهی بقره.
و
حدید ۱۱
از تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی
مُفسران گفتند: آن روز که این آیت فرو آمد، ابوالدَحداح گفت یا رسول اللَّه: اِنَّ اللَّه یَستَقرِضُنا و هُوَ غَنیٌ عَنِ القَرض. قال: «نَعَم، یُریدُ اَن یُدخِلُکُم بِهِ الجَنَة».
گفت: یا رسول اللَّه خداوند عز و جل از ما قرض میخواهد. و او بی نیاز از قرض رسول گفت: آری، بآن میخواهد تا شما را در بهشت آرد. ابو الدحداح گفت: من خدای را قرض میدهم. تو بایندانی بهشت میکنی؟ گفت میکنم بایندانی بهشت هر کس را که صدقه دهد. ابو الدحداح گفت: و هم جفت من امالدحداح با من در بهشت بود؟ گفت آری. گفت و دخترکانم همچنین؟ گفت آری. پس دست رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گرفت. گفت: دو باغ دارم. و بجز آن دو باغ چیزی دیگر ندارم، و هر دو به خدای میدهم.
قرض به خدا
رسول گفت: نه یکی خدای را، و یکی معیشت تو و عیال تو را، گفت یا رسول اللَّه تو را بر گواه میگیرم که آن یکی که نیکوتر است از مِلک خویش بیرون کردم. و به خدای دادم، رسول گفت لا جَرَم اللَّه تعالی بهشت تو را پاداش دهد. ابوالدَحداح رفت. و با همجفت خویش امالدحداح این قصه بگفت. ام الدَحداح گفت: رَبِحتُ بَیعِک، بارِک اللَّه لَکَ فیما اِشترَیت.
و امالدَحداح آن ساعت با دخترکان خویش در آن بستان بودند که تسلیم کرده بودند، دست در آستین آن کودکان و دهن ایشان میکرد و خرما بیرون میکرد و میگفت این نه آن شماست که این آن خداست. گویند در آن بستان ششصد بن خرما بود بارآور، نیکو، همه بآسانی و دل خوشی و خشنودی خدای را عز و جل در کار درویشان کرد، تا در حق وی گفتند.
كَمْ مِنْ عِذْقٍ رَدَاحٍ و واد فیاح فی الجنة لِأَبِي الدَّحْدَاحِ فِي الْجَنَّةِ
برای دسترسی به بخش دیگری از این کتاب روی لینک کلیک کنید
پانوشت:
این متن بخشی از تفسیر کشفالاسرار است در تفسیر آیهی 245 سورهی بقره:
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
کیست که خدا را قرض الحسنه دهد تا خدا بر او به چندین برابر بیفزاید؟ و خداست که میگیرد و میدهد، و همه به سوی او باز گردانده میشوید.