تاریخ برگزاری ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
مدرس محسن محمد
شیطان نیز به لطف خداوند، امیدوار است
2639) کز چنان رُویی چنین قهر ای عَجَب / هر کسی مشغول گشته در سَبَب
2640) من سَبَب را ننگرم، کآن حادث است / ز آنکه حادث، حادثی را باعث است
2641) لطفِ سابق را نظّاره میکنم / هر چه آن حادث، دوپاره میکنم
2642) ترکِ سجده از حسد گیرم که بود / آن حسد از عشق خیزد نَه از جُحود
2643) هر حسد از دوستی خیزد یقین / که شود با دوست، غیری همنشین
2644) هست شرطِ دوستی، غیرت پَزی / همچو شرطِ عطسه گفتن، دیرزی
وجود شیطان در جهان، جنبهی ساختاری دارد نه تصادفی
2645) چونکه بر نَطعَش جُز این بازی نبود / گفت: بازی کُن، چه دانم در فزود؟
2646) آن یکی بازی که بُد، من باختم / خویشتن را در بلا انداختم
2647) در بلا هم میچَشَم لذّاتِ او / ماتِ اویم، ماتِ اویم، ماتِ او
2648) چون رهانَد خویشتن را ای سَرَه / هیچ کس در شش جهت از شَشدَرَه؟
2649) جزوِ شش از کُلِ شش چون وارهد؟ / خاصّه که بیچون، مر او را کژ نهد
2650) هر که در شش، او درونِ آتش است / اوش بِرهاند که خلّاقِ شش است
2651) خود اگر کفر است و گر ایمانِ او / دست بافِ حضرت است و آنِ او
2652)در بلا هم میچشم لذات او/مات اویم، مات اویم، مات او
منسوب به ابوسعید ابوالخیر
نردیست جهان که بردنش باختن است/نرادی آن به نقش کم ساختن است
دنیا بمثل چو کعبتین نرداست/برداشتنش برای انداختن است