رفتن مصطفی(ع) به عیادت شرح و تفسیر ابیات 2147 تا 2166 دتر دوم مثنوی

album-art

تاریخ برگزاری ۱۴ آبان ۱۳۹۷

 مدرس محسن محمد

رفتن مصطفی(ع) به عیادت صحابی رنجور و بیان فایده‌ی عیادت

2147) ور عدو باشد، همین احسان نکوست / که به احسان بس عدو گشته است دوست

2148) ور نگردد دوست، کینش کم شود / زآنکه احسان، کینه را مَرهَم شود

2149) بس فواید هست غیرِ این ولیک  / از درازی خایفم، ای یارِ نیک

2150) حاصل این آمد که یارِ جمع باش / همچو بُتگر از حَجَر یاری تراش

2151) زآنکه انبوهی و جمعِ کاروان / رَه‌زنان را بشکند پشت و سِنان

2152) چون دو چشمِ دل نداری ای عَنود / که نمی‌دانی تو هیزم را ز عُود

2153) چونکه گنجی هست در عالَم، مَرَنج / هیچ ویران را مدان خالی ز گنج

2154) قصدِ هر درویش می‌کُن از گزاف / چون نشان یابی به جِدّ می‌کُن طواف

2155) چون تو را آن چشمِ باطن‌بین نبود / گنج می‌پندار اندر هر وجود

2156) آمد از حق سویِ موسی این عتاب / کاِی طلوعِ ماه دیده تو ز جیب

2157) مُشرِقت کردم ز نورِ ایزدی / من حقم، رنجور گشتم، نآمدی

2158) گفت: سُبحانا تو پاکی از زیان / این چه رمز است؟ این بکن یارب بیان

2159) باز فرمودش که در رنجوریّم / چُون نپُرسیدی تو از رویِ کَرَم؟

2160) گفت: یارب نیست نُقصانی تو را / عقل گُم شد، این سخن را بَرگُشا

2161) گفت: آری بندۀ خاصِ گُزین / گشت رنجور، او مَنَم، نیکو ببین

2162) هست معذوریش، معذوریِّ من / هست رنجوریش، رنجوریِّ من

2163) هر که خواهد همنشینیِّ خدا / تا نشیند در حضورِ اولیا

2164) از حضورِ اولیاء گر بِسکُلی  / تو هلاکی ز آنکه جزوِ بی‌کُلی

2165) هر که را دیو از کریمان وا بَرَد / بی کسش یابد، سرش را او خَورَد

2166) یک بَدَست از جمع‌رفتن یک زمان / مکرِ شیطان باشد، این نیکو بدان

جلسه قبل

جلسه بعد

4 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست