ابیات 766 الی 777 دفتر سوم شرح و تفسیر ابیاتی از مثنوی معنوی

مدرس محسن محمد

دعوی طاووسی شغال، که در خُم صَبّاغ افتاد

ابیات 766 الی 777 دفتر سوم

766) آن شغالِ رنگ رنگ آمد نهفت / بَر بناگوش ملامت‌گر بگفت

767) بنگر آخر در من و، در رنگِ من / یک صَنَم چون من ندارد خود شَمَن

768) چون گلستان گشته‌ام صد رنگ و خَوش / مر مرا سجده کن، از من سر مَکش

769) کرّ و فرّ و آب و تاب و رنگ بین / فخرِ دنیا خوان مرا و، رُکنِ دین

770) مظهرِ لطفِ خدایی گشته‌ام / لوحِ شرحِ کبریایی گشته‌ام

771) ای شغالان هین مخوانیدم شغال / کی شغالی را بُوَد چندین جمال؟

772) آن شغالان آمدند آنجا به جمع / همچو پروانه به گِرداگِردِ شمع

773) پس چه خوانیمت؟ بگو، ای جوهری / گفت: طاووسِ نَرِ چون مُشتری

774) پس بگفتندش که طاووسانِ جان / جلوه‌ها دارند اندر گُلستان

775) تو چنان جلوه کنی؟ گفتا که نی / بادیه نارفته، چون کوبم منی؟

776) بانگِ طاووسان کنی؟ گفتا که لا / پس نه یی طاووس، خواجه بوالعلا

777) خِلعَت طاووس آید ز آسمان / کی رسی از رنگ و، دعوی ها بِدان؟

اشعار تشبیه فرعون و دعوی الوهیت به شغال و دعوی طاووسی

ابیات 778 الی 789 دفتر سوم

778) همچو فرعونی مُرصّع کرده ریش / برتر از عیسی پریده از خریش

779) او هم از نسلِ شغالِ ماده‌زاد / در خُمِ مالی و جاهی درفتاد

780) هر که دید آن مال و جاهش، سجده کرد / سجده‌ی افسوسیان را او بخَورد

781) گشت مَستَک آن گدایِ ژَنده دلق / از سجود و از تَحیّرُهای خلق

782) مال، مار آمد که در وَی زهرهاست / و آن قبول و سجد‌ه خلق ، اژدهاست

782) مال، مار آمد که در وَی زهرهاست / و آن قبول و سجد‌ه‌ی خلق، اژدهاست

783) های ای فرعون ، ناموسی مکُن / تو شغالی، هیچ طاووسی مکُن

784) سوی طاووسی اگر پیدا شوی / عاجزی از جلوه و، رسوا شوی

785) موسی و هارون چو طاووسان بُدند / پَرِّ جلوه بر سَر و رویت زدند

786) زشتی‌ات پیدا شد و، رسوایی‌ات / سرنگون افتادی از بالایی‌ات

787) چون مِحَک دیدی، سیه گشتی چو قلب / نقشِ شیری رفت و، پیدا گشت کَلب

788) ای سگِ گُرگین زشت از حرص و جوش / پوستینِ شیر را بر خود مَپوش

789) غُرّه‌ی شیرت بخواهد امتحان / نقشِ شیر و، آنگه اخلاقِ سگان

790) گفت یزدان مر نبی را در مَساق / یک نشانی سهل تر ز اهلِ نفاق

791) گر منافق زَفت باشد نغز و هَول / واشناسی مَر وَرا در لحن و قول

792) چون سفالین کوزه‌ها را می‌خری / امتحانی می‌کنی ای مُشتری

793) می‌زنی دستی بر آن کوزه چرا؟ / تا شناسی از طَنین، اِشکسته را

794) بانگِ اِشکسته دگرگون می‌بود / بانگِ چاووش ست پیشش می‌رود

795) بانگ می‌آید که تعریفش کند / همچو مصدر، فعل تصریفش کند

796) چون حدیثِ امتحان، رویی نمود / یادم آمد قصه‌ی هاروت زود

جلسه بعد

جلسه قبل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست