لزوم بازگشت به فطرت مثنوی معنوی دفتر دوم ابیات 2946 تا 2981

album-art

 

 

تاریخ برگزاری ۴ شهریور ۱۳۹۸

 مدرس: محسن محمد

امتحان هر چیزی،تا ظاهر شود خیر و شری که در وی است

لزوم ژرف‌نگری در جهان

2946) آسمانی که بُوَد با زیب و فَر / حق بفرماید که ثُمّ ارجَع بَصَر

2947) یک نظر قانع مشو زین سقفِ نور / بارها بنگر، ببین هَل مِن فُطور؟

2948) چونکه گفتت کاندرین سقفِ نکو / بارها بنگر چو مردِ عَیب‌جُو

2949) پس زمینِ تیره را دانی که چند  / دیدن و تمییز باید در پسند؟

2950) تا بپالاییم صافان را ز دُرد / چند باید عقلِ ما را رنج بُرد؟

گوهر نهفته آدمی بر اثر آزمایش و ابتلا آشکار شود

لزوم بازگشت به فطرت

2951) امتحان‌های زمستان و خَزان / تابِ تابستان، بهارِ همچو جان

2952) بادها و ابرها و برق‌ها / تا پدید آرد عوارض فرق‌ها

2953) تا بُرون آرد زمینِ خاک‌رنگ / هر چه اندر جیب دارد لعل و سنگ

2954) هر چه دزدیده‌است این خاکِ دُژَم / از خزانه‌ی حقّ و، دریایِ کرم

2955) شِحنه‌ی تقدیر گوید: راست گو / آنچه بُردی شرح وا دِه مو به مو

2956) دزد یعنی خاک گوید: هیچ هیچ / شِحنه، او را در کشَد در پیچ پیچ

2957) شِحنه، گاهش لطف گوید چون شِکر / گَه برآویزد کُند هر چه بتر

2958) تا میانِ قهر و لطف، آن خُفیه‌ها / ظاهر آید ز آتشِ خوف و رَجا

2959) آن بهاران، لطفِ شِحنه‌ی کبریاست / و آن خزان، تخویف و تهدیدِ خداست

2960) و آن زمستان، چار میخِ معنوی / تا تو ای دزدِ خفی ظاهر شوی

حالت قبض و بسط به تناوب به تناوب بر سالک درآید

لزوم بازگشت به فطرت

2961) پس مجاهد را زمانی بسطِ دل / یک زمانی قبض و درد و غِشّ و غِلّ

تیرگی روح آدمی به واسطه‌ی چیرگی شهوات است

2962) ز آنکه این آب و گِلی کابدانِ ماست / مُنکر و دزدِ ضیایِ جان‌ِ ماست

2963) حق تعالی گرم و سرد و رنج و دَرد / بر تنِ ما می‌نهد ای شیرمرد

2964) خوف و جُوع و نقصِ اموال و بَدَن / جمله بهرِ نقدِ جان ظاهر شدن

2965) این وعید و، وعده‌ها انگیخته است / بهرِ این نیک و بَدی کآمیخته است

آدمی با تهذیب درون به روشن‌بینی می‌رسد

لزوم بازگشت به فطرت

2966) چونکه حقّ و باطلی آمیختند / نقد و قلب اندر حُرَمدان ریختند

2967) پس مِحَک می‌بایدش بگزیده‌ایی / در حقایق امتحان‌ها دیده‌ایی

2968) تا شود فاروقِ این تزویرها / تا بُوَد دستورِ این تدبیرها

2969) شیر دِه ای مادرِ موسی وَرا / واندر آب افکن، مَیَندیش از بلا

2970) هر که در روزِ اَلَست آن شیر خَورد / همچو موسی شیر را تمییز کرد

2971) گر تو بر تمییز طفلت مُولِعی / این زمان یا اُمّ موسی اَرضِعی

شرح فایده‌ی حکایت آن شخص شتر جوینده

ادامه تمثیل شتر گمشده

2972) تا ببیند طَعمِ شیرِ مادرش / تا فرو نآید به دایه‌ی بَدسَرش

2973) اُشتری گم کرده‌ایی ای مُعتَمد / هر کسی زاُشتر نشانت می‌دهد

2974) تو نمی‌دانی که آن اُشتر کجاست / لیک دانی کین نشانی‌ها خطاست

2975) وآنکه اُشتر گم نکرد او از مِری / همچو آن گم کرده، جوید اُشتری

2976) که بلی من هم شتر گم کرده‌ام / هر که یابد، اُجرتش آورده‌ام

2977) تا در اُشتر با تو انبازی کند / بهرِ طمعِ اُشتر این بازی کند

2978) هر که را گویی: خطا بُد آن نشان / او به تقلیدِ تو می‌گوید همان

2979) او نشانِ کژ بنشناسد ز راست / لیک گفتت آن مُقَلّد را عَصاست

2980) چون نشانِ راست گویند و شَبیه / پس یقین گردد تو را لا رَیبَ فیه

2981) آن، شِفایِ جانِ رنجورت شود / رنگِ روی و صِحّت و زورت شود

لزوم بازگشت به فطرت

 

جلسه بعد

جلسه قبل

2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست