ضرب‌المثل‌های گلستان سعدی

تعدادی از ضرب‌المثل‌هایی که از گلستان سعدی به زبان و ادبیات فارسی راه پیدا کرده.

کسی که گلستان سعدی را می‌خواند در هر صفحه و هر حکایت با ضرب‌المثل‌هایی روبرو می‌شود چنین کسی ممکن است تصور کند که سعدی از این ضرب‌المثل‌ها در کتابش یعنی گلستان استفاده کرده غافل از این که از بس سعدی در به‌کار بردن زبان تسلط و مهارت داشته و از طرفی نیز کتاب گلستان او به قدری در زندگی مردم حضور داشته که عبارات وجملات این کتاب به تدریج به اجزای جدایی ناپذیر زبان فارسی بدل شده‌اند.

ضرب‌المثل‌های گلستان سعدی

با کانال یوتیوب نفیر نی آشنا هستید؟

ضرب‌المثل‌های ديباچه‌ی گلستان

۱) هر عيب كه سلطان بپسندد هنر است.

هر آن چیزی را که بزرگان تأييد كنند آن چیز پسنديده است.

۲) كمال همنشين در من اثر كرد            وگرنه من همان خاكم كه هستم

همنشین و دوست خوب بر اخلاق و رفتار انسان تاثير می‌گذارد

۳) هر كه آمد عمارتی نو ساخت           رفت و منزل به ديگری پرداخت

اشاره به ناپايداری دنيا و بی‌وفایی دنیا و اهل آن به انسان‌

۴) هركه مزروع خود بخورد به خويد       وقت خرمنش خوشه بايد چيد

خوشه‌چینی گدايی کردن و از هر جا چیزی برگرفتن و چيزی به دست آورند.

۵) كه فردا چو پيك اجل در رسد          به حكم ضرورت زبان در كشی

زبان در كشيدن ( سکوت کردن و لب از سخن بستن )

۶) هرچه نپايد دلبستگی را نشايد

آن چیزی که ناپايدار و موقتی باشد شايسته دل بستن نیست کنایه از ناپايداری دنيا

۷) گربه شير است در گرفتن موش              ليك موش است در مَصاف پلنگ

 دست بالای دست بسيار است، و بالاتر از هر قدرتی قدرتی دیگر بالاتر وجود دارد.

ضرب‌المثل‌های گلستان سعدی

******************

باب اول در سيرت پادشاهان

۱) هركه دست از جان بشويد، هرچه در دل دارد بگويد .

 هر انسانی در هنگام ياس و نااميدی اسرار درونيش را فاش می‌كند و در این هنگام ممكن است سخنی بر زبان جاری کند كه به نفع او نباشد.

 وقت ضرورت چو نَمانَد گُريز      دست بگيرد سر شمشير تيز

  هنگام ناچاری انسان‌ها ممكن است چيزی بگويند كه به نفعشان نیست.

۲) دروغی مصلحت‌آميز به از راستی فتنه‌انگيز

      ( مقصود سعدی آن است که لزوم پرهیز از راستی فتنه انگیز چنان است که دروغی مصلحت آمیز بر آن ترجیح تواند داشت گلستان سعدی غلامحسین یوسفی ص ۲۳۵ )  

۳) نه هر چه به قامت مهتر به قيمت بهتر

      هركس كه بزرگت باشد ارزشمند‌تر نيست.

۴) هر بيشه گمان مبر كه خالی است                باشد كه پلنگ خفته باشد

      گاهی در جایی که توقع نداری با چیز‌های بزرگ و غیر منتظره روبرو می‌شوی.

۵) ده درويش در گليمی بخسبند و دو پادشاه در اقليمی نگنجند

قناعت و پرهیز از زیادی خواهی و طمع وری باعث همزيستی و روابط دوستانه است.

۶) سرچشمه شايد گرفتن به بيل                      چو پرشد نشايد گذشتن به پيل

( مشکلات را باید پیشگیری کرد )

۷) پَرتوِ نيكان نگيرد هركه بُنيادش بد‌است         تربيت ناهل را چون گِردَكان بر گُنبد است

تربيت بدگوهرانِ نااهل بيهوده است.

۸) عاقبت گرگ‌زاده، گرگ شود                      گرچه با آدمی بزرگ شود

متن و فایل صوتی این حکایت

ذات و سرشت افراد غیر قابل تغییر است 

۹) قدر عافيت كسی داند كه به مصيبتی گرفتار آيد

قدر آسايش و تندرستی را كسی می‌داند كه به مصيبتي گرفتار آيد.

انیمیشن را از اینجا ببینید

قدر آسايش و تندرستی را كسی می‌داند كه با مشکل روبرو شود.

۱۰) بنی‌آدم اعضای يكديگرند                     كه در آفرينش ز يك گوهرند

انسان‌ها بايد مثل اعضای یک پیکر ياور و مددكار هم باشند.

۱۱) قرار بر كف آزادگان نگيرد مال           نه صبر در دل عاشق، نه آب در غَربال

انسان آزاده دلبستگی و وابستگی به مال ندارد.

۱۲) دوست آن باشد كه گيرد دست دوست             در پريشان حالی و در‌ماندگی

دوست واقعی انسان كسی است كه در همه شرايط در كنار دوست خود باشد ( چه زمان سختی و چه هنگام خوشی )

۱۳) هركه خيانت ورزد پشتش [از حساب] بلرزد

آن کسی که خيانتكار است همواره از محاسبه می‌ترسد گناهكار همواره نگران است.

۱۴) آن كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است؟

کسی که درست كار است و به اعمالش اطمينان دارد از حساب و کتاب ترسی ندارد

۱۵) گاوان و خران رنج‌بُردار                 به ز آدميان مردم آزار

پرهیز از مردم‌آزاری شرط انسانيت است.

۱۶) وگر ببينم كه نابينا و چاه است                   اگر خاموش بنشينم گناه است

راهنمايی نکردن ديگران، ديدن گمراهی ديگران و عدم راهنمايی آنان گناه است

16) اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی برآورند غلامان او درخت از بیخ

حکایت از گلستان

حکایت کوتاه زیر را در یوتیوب ببینید

****************

ضرب‌المثل‌های گلستان سعدی

 باب دوم در اخلاق درويشان

۱) می‌نگويم كه طاعتم بپذير                  قلم عفو بر گناهم كش

گذشته را فراموش كردن، بخشيدن گناه

۲) هركه عيب دگران پيش تو آورد و شمرد           بی‌گمان عيب تو بيش دگران خواهد بود

سخن چينی و غیبت

۳) در خدمت درویشان يار شاطر باشم نه بار خاطر

(در خدمت مردم اگر خيری از تو نمی‌رسد شر هم نرسان )

۴) ترسم نرسی به كعبه‌ای اعرابی               كاين ره كه تو می‌‌روی به تركستان است

راهی كه انتخاب كرده‌ای اشتباه است و تورا به دردسر گمراهی می‌کشاند

 ۵) تو نيز اگر بخفتی به از آن كه در پوستين خلق افتی

پشت سر دیگران صحبت كردن

۶) خانه‌ی دوستان بروب و در دشمنان مكوب

از خدمت به دوستان غفلت نكن و دست نياز پيش دشمن نبر

۷) با سيه دل چه سود گفتن وعظ؟                     نرود ميخ آهنی در سنگ

نصیحت نابخردان كار بيهوده است.

۸) پای در زنجير پيش دوستان                     به كه با بيگانگان در بوستان

ارزش همنشینی با دوستان

۹) این ره که تو میروی به ترکستان است

کسی که هدفش چیزی است و کاری را انجام می‌دهد که به آن هدف منجر نمی‌شود

لینک ویدیوی خوانش متن حکایت

**************

ضرب‌المثل‌های گلستان سعدی

باب سوم در فضيلت قناعت

۱) نه چندان بخور كز دهانت بر آيد                     نه چندان كه از ضعف جانت بر آيد

رعايت اعتدال و میانه روی در همه‌ی کارها لازم است .

۲) عطای او را به لقای او بخشيدم

درخواست نکردن از افراد بداخلاق

۳) اندک، دلیل بسیاری باشد و مشتی نمودار خرواری

مقدار اندك از هر چيزی نشان دهنده‌ی بسيار است.

۴) گفت: چشم تنگ دنيا دوست را                    يا قناعت پُر كند يا خاك گور

( حرص و طمع انسان را نابود می‌کند )

۵) وجود مردم دانا مثال زَرِّ طِلی (زر خالص) ست             به هر كجا برود قدر و قيمتش دانند

انسان‌ دانا در بين همه مردم ارج و قرب دارد و وجودش ارزشمند است.

۶) مورچگان را چو بود اتفاق(اتحاد)                        شير ژيان را بدرانند پوست

با اتحاد و همدلی می‌شود بر هر دشمنی پیروز شد.

۷) تا  رنج نبری گنج بر نداری

بدون تلاش و كوشش به موفقيت دست نخواهی يافت.

**************

باب چهارم در فوايد خاموشی

۱) هنر به چشم عداوت بزرگتر عيب است             گل است سعدی و در چشم دشمنان خار است

در چشم انسان بدخواه هنر هم عیب به نظر می‌رسد.

۲) اميدوار بود آدمی به خير كَسان                      مرا به خير تو اميد نيست، شر مرسان

جز ضرر و زيان از تو چیزی نمی‌رسد.

۳) یکی نقصان مایه یکی شماتت همسایه

گاهی با گفتن مشکلات به دیگران آن‌ها را دو برابر کرده‌ایم

لینک ویدیوی خوانش متن حکایت

*******************

باب پنجم در عشق و جوانی

۱) هرچه در دل فرو آيد در ديده نكو نمايد .

عاشق كور است، در نظر عاشق همه چيز معشوق زيبا به نظر می‌رسد.

۲) وآن كه بر دينار دسترس ندارد، در همه دنيا كس ندارد.

کسی که از نظر مالی توانمند نيست، دور وبرش خالی است دوستی ندارد

**************

باب ششم در ضعف و پيری

۱) خواجه در بند نقش ايوان است                    خانه از پای بست ويران است

بدون داشتن فضايل انسانی ظاهر آراسته سودی ندارد.

۲) تاتوانم، دلت به‌دست آرم                                                  ور بيازاريم، نيازارم

تا می‌توانی در جلب محبت ديگران كوشا باش.

۳) گرم و سرد چشيده

با تجربه بودن

*************

باب هفتم در تاثير تربيت

۱) چوب‌تر را چنان که خواهی پيچ                   نشود خشك، جز به آتش راست

تربيت كودكی در خردسالی ممکن است.

۲) بر سر لوح او نبشته به زر                        جور استاد به که مهر پدر

تحمل سختی‌ها و مشكلات برای رشد انسان ضروری است.

۳) چو دخلت نيست، خرج آهسته‌تر كن.

به قدر در آمد خرج كن

۴) هر آن كه ناآزموده را كار بزرگ فرمايد، با آن كه ندامت برد به نزديك خردمندان به خِفَّت رای منسوب گردد.

سپردن كار به افراد بی‌تجربه باعث پشيمانی است.

۵) جور دشمن چه كند گر نكشد طالب دوست؟    گنج و مار و گل و خار و غم وشادی به هم‌اند

اگر خواهان چيزی هستی بايد همه چيز را پذيرا باشی و محاسن و معايب را با هم بخواهی

*****************

باب هشتم در آداب صحبت

۱) علم چندان كه بيشتر خوانی                      چو ن در عمل تو نيست، نادانی

علم بدون عمل نادانی است.

۲) هركه با دشمنان صلح می‌كند سر آزار دوستان دارد.

سازش با دشمنان آزار دوستان را در پی دارد.

۳) تا كار به زر بر می‌آيد ، جان در خطر افگندن نشايد.

تا وقتی با پول می‌شود مشکلی را حل کرد، نيازی به خطر كردن نيست

۴) سر مار به‌دست دشمن بكوب .

به دست دشمنان دفع بلا كن

۵) همه كس را عقل خود به كمال نمايد و فرزند خود به جمال

همه‌ی آدم‌ها خود را از نظر عقل و كمال برتر از ديگران می‌بيند.

۶) هر چه زود بر آيد، دير نپايند

هر چیزی که به سادگی برآورده شود سريعا از بين می‌رود

۷) كارها به صبر برآيد.

 كارها با صبوری و شكيبايی به ثمر می‌رسد.

۸) هركه علم خواند و عمل نکرد بدان مانَد كه گاو راند و تخم نيفشانَد

علم بی‌عمل ثمری ندارد

۹) نه هر كس كه به صورت نكوست، سيرت زيبا در اوست .

ظاهر زيبای افراد نمی‌تواند بيانگر ذات و درون كسی باشد.

۱۰) نه هركه در مجادله چُست، در معامله دُرُست

صفات نيك لازمه‌ی وجود انسان است.

۱۱) سفله چون به هنر با كسی برنيايد، به خُبثش در پوستين افتد.

غيبت و بدگويی كردن

۱۲) مُشك آن است كه ببويد، نه آن كه عطار بگويد

ارزش ذاتی هر کسی به قدر ارزش ذاتی او است

۱۳) ذات هر چيز ي بيانگر و جود خود آن چيز است.

با قناعت و پس انداز می‌شود به توانگری رسيد.

۱۴) هر كه در زندگانی نانش نخورند چو بميرد نامش نبرند.

هركس به ديگران مهربانی و بخشش نداشته باشد محبوبيتی پیش مردم ندارد.

۱۵) صياد بی‌روزی [ماهی] در دجله نگيرد و ماهی بی‌اجل در خشك نميرد

در دنيا همه چيز مطابق تقدير و قسمت و اراده‌ی خدا است.

۱۶) يكی را گفتند: عالم بی عمل به چه ماند؟ گفت: به زنبور بی عسل

علم بی عمل كار بيهوده و بی‌فايده است.

۱۷) هركه سخن نسنجد، از جوابش برنجد.

هر كس نسجيده و بی‌تامل سخن بگويد باعث پشيمانيش می‌شود.

۱۸) از تو به که نالم كه دگر داور نيست                و ز دست تو هيچ دست بالاتر نيست

قدرتی بالاتر از قدرت تو وجود ندارد

۱۹) هر كه بر زيردستان نبخشاند به جور زبر دستان گرفتار آيد.

بخشش بر افراد ضعيف باعث گرفتار نشدن به ظلم و ستم قدرتمندان می‌شود

۲۰) يا مكن با پيلبان دوستی                                يا بنا كن خانه‌ای در خورد پيل

با كسانی معاشرت و همنشینی کن كه در حد تو باشند و از عهده‌ی خواسته‌هايشان بر آيی

۲۱) هر كه را دستگاه و دولت نيست، شلغم پخته مرغ بريان است.

فقر و عدم توانمندی و قناعت به داشته‌ها

 منابع و ماخذ:

 فر هنگ لغات عاميانه محمد علی جمالزاده

فرهنگ امثال فارسی يوسف جمشيدی‌پور

ضرب‌المثل‌های مشهور ايران غلامرضا آذلی

ضرب‌المثل‌های گلستان سعدی

گلستان سعدی به تصحیح غلامحسین یوسفی

دامنی از گل ۱ سعدی، خداوندگار زبان و ادب فارسی لینک

2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

  • حسن نوروزی عباد
    23 خرداد 1401 13:26

    سپاس از اینکه در راه اعتلای ادبیات کهن ایران زمین گام برداشتید.
    مواردی بود که نیاز به کنترل مجدد و اصلاح داشت.
    مثلا:
    در باب چهارم:
    در نگفتن خسارت و ضرر به دیگران:
    یکی نقصان مایه و دیگری شماتت همسایه.
    ودر این باب در حکایت ۱۰ یک ضرب المثل بسیار زیبا و کاربردی که یادم نمی رود که یکی از نمایندگان مجلس در گفتارش درمجلس گفتند:
    سگ را گشاده اند و سنگ را بسته.

    آخرین ضرب المثل در باب هشتم:
    وآنکه را دستگاه و قوت نیست
    شلغم پخته، مرغ بریان است.

    در پایان ضمن تشکر از شما برای این پژوهش عالی برای تان سلامتی و سرافرازی آرزومندم.

    حسن نوروزی عباد.
    پژوهشگردر حوزه ی سعدی.تهران ۲۳ خرداد۱۴۰۱

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست