تاریخ برگزاری ۱۶ مهر ۱۳۹۷
مدرس محسن محمد
ترک گفتن آن مردِ ناصح، بعد از مبالغه ی پند، مغرورِ خرس را
2058) چون ز گرگی وارهد، مَحرَم شود / چون سگِ کهف، از بنی آدم شود
2059) چون ابوبکر از محمّد بُرد بو / گفت: هذا لَیسَ وَجهُ کاذِبُ
2060) چون نبُد بوجهل از اصحابِ درد / دید صد شَقِّ قَمَر، باور نکرد
2061) دردمندی کِش ز بام افتاد طشت / زو نهان کردیم حق، پنهان نگشت
2062) و آنکه او جاهل بُد از دردش بعید / چند بنمودند و، او آن را ندید
2063) آینهی دل صاف باید تا در او / واشناسی صورتِ زشت از نکو
2064) آن مسلمان، ترکِ ابله کرد و تَفت / زیرِ لب لاحول گویان باز رفت
2065) گفت: چون از جِدِّ پندم وز جِدال / در دلِ او بیش میزاید خَیال
2066) پس رهِ پند و، نصیحت بسته شد / امرِ اَعرِض عَنهُمُ پیوسته شد
اسرار حقیقت را به اهلش بگو
2067) چون دوایت میفزاید درد، پس / قصّه با طالب بگو، برخوان عَبَس
2068) چونکه اَعمی طالب حق آمده ست / بهرِ فقر، او را نشاید سینه خَست
2069) تو حریصی بر رَشادِ مِهتران / تا بیاموزند عام از سَروران
2070) احمدا، دیدی که قومی ز مُلوک / مستمع گشتند، گشتی خوش که بوک
2071) این رئیسان، یارِ دین گردند خَوش / بر عرب اینها سَرند و، بر حَبَش
2072) بگذرد این صیت از بصره و تَبوک / ز آنکه اَلنّاسُ عَلی دینِ المُلوک
2073) زین سبب تو از ضَریرِ مُهتدی / رُو بگردانیدی و تنگ آمدی
2074) که در این فرصت، کم افتد این مُناخ / تو ز یارانی و، وقتِ تو فراخ
2075) مُزدَحِم میگردیَم در وقتِ تنگ / این نصیحت میکنم نَه از خشم و جنگ
2076) احمدا، نزدِ خدا این یک ضَریر / بهتر از صد قَیصرست و، صد وزیر
2077) یادِ اَلنّاسُ مَعادِن،هین بیآر / معدنی باشد فزون از صد هزار
2078) معدنِ لعل و، عقیقِ مُکتَنِس / بهتر است از صد هزاران کانِ مِس
2079) احمدا، اینجا ندارد مال سود / سینه باید پُر ز عشق و درد و دود
2080) اَعمیِ روشندل آمد، در مَبند / پند، او را دِه که حقِ اوست پند
2081) گر دو سه ابله تو را مُنکِر شدند / تلخ کی گردی چو هستی کانِ قند؟
2082) گر دو سه ابله تو را تهمت نهد / حق برای تو گواهی میدهد
2083) گفت: از اقراِ عالَم فارغم / آنکه حق باشد گواه، او را چه غم؟
2084) گر خُفاشی را ز خورشیدی خوری است / آن دلیل آمد که آن خورشید نیست
2085) نفرتِ خُفاشکان باشد دلیل / که مَنَم خورشیدِ تابانِ جلیل
2086) گر گُلابی را جُعَل راغب شود / آن دلیلِ ناگُلابی می کند