از که بگریزیم از خود؟
فعل تو که زاید از جان و تنت / هم چو فرزندت بگیرد دامنت
هدف بسیاری از رفتارهای انسان گریز از خودِ خودساختهیِ گریزناپذیری است، که در طول زندگی ساخته شده است.
بههمین دلیل این تغییرات جز با تغییرات ژرف و عمیق درونی امکانپذیر نیستند!
یعنی گریز از آنها مستلزم تغییر از درون است نه تغییرات بیرونی مثل محل زندگی و اطرافیان و ……..
بر قضا کم نه بهانهای جوان
جرم خود را چون نهی بر دیگران
خون کند زید و قصاص او به عَمر
می خورد عمرو و بر احمد حَدِّ خَمر
گِرد خود برگرد و جُرم خود ببین
جنبش از خود بین و از سایه مَبین
که نخواهد شد غلط پاداش میر
خصم را میداند آن میر بَصیر
چون عسل خوردی نیامد تب به غیر
مزد روز تو نیامد شب به غیر
در چه کردی جهد کان وا تو نگشت
تو چه کاریدی که نامد رَیع کَشت
فعل تو که زاید از جان و تنت
همچو فرزندت بگیرد دامنت
فعل را در غیب صورت میکنند
فعل دزدی را نه داری میزنند؟
دار کی ماند به دزدی؟ لیک آن
هست تصویر خدای غیبدان
ابیات از دفتر ششم مثنوی معنوی
از که بگریزیم از خود؟

5 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
با سلام و تشکر از استاد محمد
موضوع این بحث رو خیلی پسندیدم
بسیار با ارزش هست که به دنبال تاثیرات در دیگران نباشیم و اعمالمون رو برای خودمون در نظر داشته باشیم
ممنون از زحمات استاد
سلام و ممنون جناب اعرجها
دقیقا صحیح فرمودید
“ما تنها بر رفتار خودمان کنترل داریم اما سعیمان تغییر رفتار دیگرانی است که کنترلی روی رفتارشان نداریم”
این حرف شما من را این متن انداخت
بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته :
“کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم.
بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم.
بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم.
در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم.
اینک که در آستانه مرگ هستم میفهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم!”
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
بسیار عالی استاد 👌👌
چو تو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
درود بر شما
سپاس