ای برادر قصه چون پیمانه است
روایتگر: محسن محمد
ای برادر قصه چون پیمانه است
همهی انواع ادبیات عرفانی اعم از تعلیمی(مثنوی معنوی مولوی و منطقالطیر عطار و و حدیقهی سنایی) و نیز آثار غنایی(غزلیات مولوی و عطار و …..) شیوهی رمزی با مخاطب خود سخن میگویند. در آثار ادبیات عرفانی و رمزی همهی آثار دارای عمق و باطنی هستند. و هر شیوه و ابزاری وسیلهای است برای رسیدن از سطح به عمق. زیرا اصولا عرفا این عالم را سایهای از حقیقت میدانند.
آنچه واقع نامیده میشود موکدا حقیقت نیست. لیکن این نباید به آن معنی گرفته شود که این امر بیارزش و بیهوده است. آنچه واقع نامیده میشود حقیقت نیست و به گونهای قامض و مبهم منعکس کنندهی درجهای ازحقیقت در خیال است. به عبارت دیگر آن یک نمایندهی نمادین از حقیقت است.۱
بر این اساس همهی ابزارهایی ما در عالم مادی، وسیلهای برای رسیدن به کمال روحانی هستند و اصولا شناخت یعنی پی بردن به رابطهی سطح بالاتر هستی با سطح فرودین وجود. با این حساب اگر کسی به چنین آگاهی و کمالی دست نیافت اصولا هنوز به عالم انسانی راه پیدا نکرده هرچند که در بسیاری از جنبهها از نظر عموم مردم شاخص باشد، ولی هنوز اولین پلهی رشد انسانی را طی نکرده.
خلاصهی کلام این که قصه و داستان، روایت و حکایت، همگی ابزاری هستند نمادین، برای حصول راز درون پردهی هستی و همین نوع نگاه ویژگی منحصر به فرد داستانهای عارفانه است. در واقع داستان و بلکه همهی هستی عرفانی نشانه و فلشی است که جانبی را نشان میدهد. جانب حقیقتی که در پس پردهی حجاب عالم مادی پنهان است.
ابیاتی از مثنوی
ای برادر قصه چون پیمانهای است ** معنی اندر وی مثال دانهای است
دانهی معنی بگیرد مرد عقل ** ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
ابیات ۳۶۲۲ و ۳۶۲۳ دفتر دوم مثنوی معنوی
جسمها چون کوزههای بستهسر ** تا که در هر کوزه چه بود آن نگر
کوزهٔ آن تن پر از آب حیات ** کوزهی این تن پر از زهر ممات
گر به مظروفش نظر داری شهی ** ور به ظرفش بنگری تو گمرهی
لفظ را مانندهی این جسم دان ** معنیش را در درون مانند جان
دیدهی تن دایما تنبین بود ** دیدهی جان جان پر فن بین بود
پس ز نقش لفظهای مثنوی ** صورتی ضالست و هادی معنوی
در نبی فرمود کین قرآن ز دل ** هادی بعضی و بعضی را مضل
ابیات ۶۵۰ تا ۶۵۶ دفتر سوم مثنوی معنوی
۱ صوفیسم و تائوئیسم اثر توشیهیکو ایزوتسو ترجمهی صادق گوهری انتشارات روزنه
لینک بخش بحر در کوزهی یوتوب نفیر نی
