حکیمانه‌ی 1 – شرح در متن بخش اول از دیباچه‌ی گلستان

متن بخش اول از دیباچه‌ی گلستان

منّت خدای را، عَزَّ وَ جَلّ، که طاعتش موجب قُربت است و به شُکر اندرش مَزید نعمت. هر نفسی که فرومی‌رود مُمِدِّ حیات است و چون برمی‌آید مُفَرِّحِ ذات. پس در هر نَفَسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.

 از دست و زبانِ که برآیدکز عهده‌ی شکرش بِدر آید؟ 

اِعمَلوا آلَ داوُدَ شُکرَاً وَ قَلیلٌ مِن عِبادیَ الشَکُورُ.

 بنده همان به که ز تقصیرِ خویشعذر بدرگاهِ خدای آورد 
 ورنه سزاوارِ خداوندیشکس نتواند که بجای آورد 

بارانِ رحمتِ بی‌حسابش همه را رسیده و خوانِ نعمتِ بی‌دریغش همه جا کشیده. پرده‌ی ناموس بندگان به گناهِ فاحِش ندرد و وظیفه‌ی روزی به خطای مُنکَر نَبُرَد.

 ای کریمی که از خزانه‌ی غیبگَبر و ترسا وظیفه‌خور داری 
 دوستان را کجا کنی محرومتو که با دشمنان نظر داری؟ 

فَرّاشِ بادِ صبا را گفته تا فرشِ زُمُرُّدین[۲] بگسترد و دایه‌ی ابرِ بهاری را فرموده تا بَناتِ نَبات را در مهدِ زمین بپرورد. درختان را به خِلعتِ نوروزی قبایِ سبزِ ورق در بر گرفته و اطفالِ شاخ را به قُدوم موسمِ رَبیع[۳] کلاهِ شکوفه بر سر نهاده. عصاره‌ی تاکی به قدرت او شهدِ فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخلِ باسِق گشته.[۴]

 ابر و باد و مَه و خورشید و فلک در کارندتا تو نانی بکف آریّ و بغفلت نخوری 
 همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردارشرطِ انصاف نباشد که تو فرمان نبری 

متن بخش اول از دیباچه‌ی گلستان

3 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست