حکایت از باب سوم گلستان (روایتگری متون ادبی توسط نوجوانان)
روایتگر: ماهان دولتخواه
تدوینگر: ماهان دولتخواه
يکي از حکما پسر را نهی کرد از بسيار خوردن که سيری مردم را رنجور کند.
گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنيدهای که ظريفان گفتهاند: به سيری مردن به که گرسنگی بردن
گفت: اندازه نگاهدار
“كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا”
نه چندان بخور کز دهانت برآيد
نه چندان که از ضعف جانت برآيد
با آن که در وجود طعام است حَظِ نفس
رنج آورد طعام که بيش از قَدَر بود
گر گُلشِکَر خوری به تَکَلُف زيان کند
ور نان خشک دير خوری گُلشِکَر بود
مکن گر مردمی، بسيارخواری
که سگ زين میکشد بسيار، خواری
دامنی از گل حکیمانه ۱ سعدی، خداوندگار زبان و ادب فارسی
