داستان پادشاه جهود قسمت پنجم و پایانی
اگر به نتیجهگیری داستان طوطی و بقال و ابیات ابتدای داستان پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت، دقت کنیم موضوع اصلی و محوری داستان را درخواهیم یافت. موضوعی که حتماً یکی از محورهای اساسی کتاب مثنوی معنوی است. ظاهر بینی و قیاس به شواهد ظاهری که ریشهی بسیاری از مشکلات اساسی فردی و اجتماعی انسان است.
نتیجهگیری داستان طوطی بقال
گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
همسری با انبیا برداشتند
اولیا را همچو خود پنداشتند
گفته اینک ما بشر ایشان بشر
این ندانستند ایشان از عمی
هست فرقی درمیان بیمنتهی
هر دو گون زنبور خوردند از محل
لیک شد زان نیش و زین دیگر عسل
زین یکی سرگین شد و زان مشک ناب
هر دو نی خوردند از یک آبخور
این یکی خالی و آن پر از شکر
صد هزاران این چنین اشباه بین
فرقشان هفتاد ساله راه بین
ابیات شروع داستان پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت
دشمنِ عیسی و نصرانی گُداز
عهدِ عیسی بود و نوبتْ آنِ او
جانِ موسی او و موسی جانِ او
شاهِ اَحْوَل کرد در راهِ خدا
آن دو دَمسازِ خدایی را جدا
گفت استادْ اَحْوَلی را کَاندَر آ
زو بُرون آر از وِثاق آن شیشه را
گفت اَحوَل: زان دو شیشه من کدام
گفت استاد: آن، دو شیشه نیست، رو
اَحوَلی بگذار و افزونْبین مشو
گفت: ای اُستا، مرا طعنه مزن
گفت اُستا: زان دو، یک را دَر شکن
چون یکی بشکست، هر دو شد ز چشم
مَرد، اَحوَل گردد از مَیلان و خشم
شیشه یک بود و به چشمش دو نمود
چون شکست او شیشه را، دیگر نبود
خشم و شَهوَت مرد را احوَل کند
ز استقامت روح را مُبْدَل کند
چون غَرَض آمد، هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
چون دهد قاضی به دل رُشْوَت قرار
کی شناسد ظالم از مظلومِ زار
موضوع محوری هر دو داستان اعوجاج نگاه انسانها و گمراهیهایی است که به طبع پیروی از این نوع نگاه پیش میآید!
داستان پادشاه جهود قسمت پنجم
لینک بخش بحر در کوزه کانال یوتوب نفیر نی

3 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
درود بر استاد محمد بزرگوار
از صدای گرم و بیان شیوای شما استفاده کردیم
سلام و سپاس از شما
درود و سپاس از شما