جلسهی سی و سوم شرح دفتر سوم برگزار شده در تاریخ سهشنبه ۹۹/۱۲/۱۲ در گوگل میت
سال هفتم ابیات۷۲۱ تا ۷۴۶ دفتر سوم
رنگین شدن شغال و دعوی طاووسی کردن او
۷۲۱) آن شغالی رفت اندر خُمّ رنگ | اندر آن خم کرد یک ساعت درنگ |
۷۲۲) پس برآمد ، پوستش رنگین شده | که: منم طاووسِ عِلّیّین شده |
۷۲۳) پشم رنگین، رونقِ خوش یافته | آفتاب، آن رنگها برتافته |
۷۲۴) دید خود را سبز و سرخ فور و زرد | خویشتن را بر شغالان عرضه کرد |
۷۲۵) جمله گفتند: ای شغالک حال چیست؟ | که تو را در سر نشاطِ مُلتَوی ست |
۷۲۶) از نشاط از ما کرانه کردهیی | این تکبّر از کجا آوردهیی؟ |
۷۲۷) یک شغالی پیشِ او شد کای فلان | شَید کردی، یا شدی از خوشدلان؟ |
۷۲۸) شَید کردی تا به مِنبَر بَرجَهی | تا ز لاف، این خلق را حسرت دهی |
۷۲۹) بس بکوشیدی، ندیدی گرمیی | پس ز شَید آوردهای بیشرمیی |
۷۳۰) گرمی، آنِ اولیا و انبیاست | باز بیشرمی پناهِ هر دَغاست |
۷۳۱) که التفاتِ خلق سوی خود کشند | که خوشیم و از اندرون بس ناخوشند |
چرب کردن مردِ لافی، لب و سبلت خود را هر بامداد به پوستِ دنبه و بیرون آمدن میان حریفان که: من چنین خوردهام و چنان
۷۳۲) پوستِ دُنبه یافت شخصی مُستَهان | هر صَباحی چرب کردی سِبلَتان |
۷۳۳) در میانِ مُنعِمان رفتی که من | لوتِ چربی خوردهام در انجمن |
۷۳۴) دست بر سِبلت نهادی در نوید | رمز، یعنی سویِ سِبلت بنگرید |
۷۳۵) کین گواهِ صدقِ گفتارِ من است | وین نشانِ چرب و شیرین خوردن است |
۷۳۶) اِشکمش گفتی جوابِ بیطَنین | که: أبادِالله کیدَ الکاذِبین |
۷۳۷) لافِ تو ما را بر آتش برنهاد | آن سِبیلِ چربِ تو بَرکنده باد |
۷۳۸) گر نبودی لافِ زشتت ای گدا | یک کریمی رحم افگندی به ما |
۷۳۹) ور نبودی عیب و، کژ کم باختی ابیات ۷۲۱ تا ۷۴۶ |
یک طبیبی دارویِ او ساختی |
۷۴۰) گفت حق که: کژ مَجُنبان گوش و دُم | یَنْفَعَنَّ الصّادقینَ صِدقُهُمْ |
۷۴۱) کهف اندر کژ مَخُسب ای مُحتَلِم | آنچه داری وانما و فَاسْتَقِمْ |
۷۴۲) ور نگویی عیبِ خود، باری خَمُش | از نمایش وز دَغل خود را مَکُش |
۷۴۳) گر تو نقدی یافتی، مگشا دهان | هست در ره، سنگهایِ امتحان |
۷۴۴) سنگهایِ امتحان را نیز پیش | امتحانها هست در احوالِ خویش |
۷۴۵) گفت یزدان: از ولادت تا به حَین | یُفتَنُونَ کُلَّ عامِ مَرَّتَین |
۷۴۶) امتحان بر امتحان است ای پدر! | هین، به کمتر امتحان، خود را مخر |
ابیات ۷۲۱ تا ۷۴۶