راز درون پرده چه داند فلک خموش! غزل 65 حافظ

راز درون پرده چه داند فلک خموش!

روایتگر محسن محمد

غزلی خیام‌وار و رندانه از حافظ!

با دو موضوع محوری: یک، دم‌غنیمت‌دانی و اغتنام فرصت
عمر کوتاه‌تر از آن است که به اندیشه‌‌ و غم دنیا بگذرد
به قول حافظ:
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد

زندگی انسان ناپایدار است.

پیوندِ عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوارِ خویش باش، غم روزگار چیست؟

زندگی بر لب بحر فنا منتظر بودن است.

بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست

و دو ، تاکید بر نامشخص بودن پایان کار و سرنوشت انسان و ابهام در خوب و بدهایی است که انسان‌ها با گمان خود می‌سازند.
گویی کار حافظ اساسا ایجاد شک در یقین‌هایی است که نگاه زاهد مآبانه ایجاد می‌کند. همان نوع نگاه و باوری که ابزار تفاخر و خودبرتربینی فرعونانه است.

زاهد، شرابِ کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواستهٔ کردگار چیست؟!
 
بنابراین مهمترین دست‌آورد غزل حافظ، ایجاد تردید و شک در ارزشِ باورها و داشته‌های ما و گذر از عادت‌هاست.

متن غزل

خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست؟
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست؟!
معنی آب زندگی و روضه ارم
جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست؟
مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست؟
راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست؟
سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست؟
زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست!؟

راز درون پرده چه داند فلک خموش!

لینک بخش آستان جانان کانال یوتوب نفیر نی

معشوق حافظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست