شکارچی سایهها
در طول تاریخ اندیشه بشری، همواره انسانهای بزرگ از افکار و اندیشههای دیگر بزرگان بهرهمند شدند.
عارفان ما هم مانند دیگر نحلههای اندیشه، مثل فیلسوفان و متکلمین از گذشتگان بهرهها بردند. از جمله کسانی که اندیشههایش پس از دو هزار و پانصد سال همچنان تازگی دارد و مورد اقبال و توجه است افلاطون است. افکار و باورهای او همواره در دانشگاهها و محافل علمی مورد نقل و نقد و بررسی قرار میگرفته است.
البته که این تنها جنبه حضور افلاطون در ذهن و زبان و زندگی مردم جهان نیست. پارهای از تمثیلات و نگرشهای افلاطون در شکل گیری باورهای عرفانی چنان پررنگ است که گاهی انسان تصور میکند اگر چنین کسی با چنین باورهایی ظهور نکرده بود، اساساً آیا عرفان با این قالب و شکل امروزی به ظهور میرسید یا نه!
در ویدیو بالا ابیاتی از مثنوی معنوی که ظاهراً مبنای نگرش آن مُتَّخِذ از تمثیل غار افلاطون (مُثُلِ افلاطونی) است از دفتر اول مثنوی معنوی روایت شده است.
ابیات ۴۲۰ تا ۴۲۴ نسخهی نیکلسون
مرغ بر بالا پران و سایهاش
میدود بر خاک پران مرغوش
ابلهی صیاد آن سایه شود
میدود چندانکه بیمایه شود
بیخبر کان عکس آن مرغ هواست
ترکشش خالی شود از جست و جو
ترکش عمرش تهی شد عمر رفت
از دویدن در شکار سایه تفت
لینک بخش تماشاخانهی کانال یوتوب نفیر نی