علم و انواع آن
لینک قسمت اول علم و انواع آن از نگاه عارفان
لینک قسمت سوم علم و انواع آن از نگاه عارفان
علم از منظر مولانا بر دو نوع است.
1- علم اهل تن
2- علم اهل دل
علمهای اهل دل حمالشان
علمهای اهل تن اَحمالشان
علم چون بر دل زند یاری شود
اهل علم تن عارفان را اهل خرافات میدانند.
(بگذریم که بسیاری از پیروان مکاتب عرفانی بعدها تا حد زیادی به خرافات آلوده شدند)
بهترین نمایندهی مُعَرِف علوم تن از نگاه مولانا (به نظر نگارنده) پوزیتیویستها هستند. در ادامه خلاصهای از نگاه پوزیتیویستی آمده است.
پوزیتیویسم
پوزیتیویسم اصطلاحی فلسفی است که بر اساس آن، تنها روش معتبر تحقیق و شناخت، روش علمی تجربی دانسته میشود. روشی که بر پایه تجربه است.
اولین بار در تاریخ علوم، این اصطلاح را آگوست کنت فیلسوف و جامعهشناسی فرانسوی به کار برد.
مراحل فکر بشر
آگوست کنت برای فکر بشر ۳ مرحله قایل بود:
نخست: مرحله الهی و دینی که علل پیدایش و وقوع حوادث به علل ماورایی و الهی نسبت داده میشود؛
دوم: مرحله فلسفی که علت حوادث را در جوهر نامرئی و طبیعت اشیاء مثل نیروهای مشاهدهناپذیر مادی و ذرات نادیدنی نهفته میدانست؛
سوم: مرحله علمی که به جای جستجو از چرایی پدیدهها به چگونگی پیدایش پدیدهها و روابط آنها با یکدیگر میپردازد؛ مرحله سوم را همان مرحله اثباتی و تحقیقی میدانست.
از نظر کنت، میتوان از علوم طبیعی الگوهای نظری و روشهای مطالعه را فرا گرفته و در علوم اجتماعی به کار بست. بدین معنا که روش تحقیق و رویکرد به مسایل علوم اجتماعی متفاوت از علوم طبیعی و ریاضی نیست و در علوم اجتماعی هم به مثابه علوم طبیعی باید از کشف و شهود و قضاوتهای ارزشی و هنجاری پرهیز کرد.
برای مطالعهی بیشتر دربارهی مکتب پوزیتیویسم به لینک مراجعه کنید.
و اهل علم دل میگویند این به حقیقت راهنایافتگان ظاهری ترین سطح علم را کل آن میانگارند چرا که اساسا با عالم دل بیگانهاند.
خردهکاریهای علم هندسه
یا نجوم و علم طب و فلسفه
که تعلق با همین دنیاستش
ره به هفتم آسمان بر نیستش
این همه علم بنای آخُرست
که عماد بود گاو و اشترست
بهر اِستِبقای حیوان چند روز
نام آن کردند این گیجان رُموز
علم راه حق و علم منزلش
صاحب دل داند آن را با دلش
2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
یه مسئله ایی جالبی هم که در نگاه مولانا به علم هست اینه که معتقده
انسان تا وقتی چشمان بینا نداره باید از عصایعلم استفاده کنه تا جلو بره.اما مراقب باشه تا که وجود اصل بینایی حقیقی رو فراموش نکنه و وقتی چشمانش نور رو تشخیص داد عصا رو بشکنه
ممنون پرشان عزیز
بابت نکتهی خوبی که گفتی اصولا مولانا برای علم سطوحی قائله علم اهل دل و علم اهل تن و هر کدوم شان و جایگاهی دارند و البته مرتبهی علم تن از نظر او پایینتر است