فرار از سرنوشت داستان عزراییل و سلیمان از دفتر اول مثنوی

فرار از سرنوشت

فرار از سرنوشت
این داستان از حکایات حیرت‌انگیز و چشم‌گشای مولانا است.
مولانا در این داستان با نمادپردازی سعی دارد حقیقت زندگی انسان و رویداد‌های آن را برای ما آشکار کند!
او می‌گوید آنچه ما در تلاش به دست آوردنش هستیم و در ذهن خود آن را قبله‌ی آمال خود می‌کنیم و تصور می‌کنیم با آن زندگی ما رنگ و جلایی دیگر می‌گیرد، هیچ معلوم نیست شاید که بلای جان ما باشد.
و برعکس آنچه که از آن می‌گریزیم، شاید خیر و صلاح ما را در پی داشته باشد.
به هر حال باید بدانیم که زندگی ما همواره با آمیزه‌ای از جهل و آگاهی نسبی ما به رویداد‌ها پیش می‌رود و این طبیعت انسانیت ماست.
کسی که این نکته را عمیقاً درک کند، اهداف و خواسته‌هایش معنای دیگری خواهند یافت. در واقع زندگی در پس این باور بنیادین عارفانه، با زندگی عامیانه، شباهتش فقط در لفظ است!!

محسن محمد
ابیات ۹۵۶ تا ۹۷۰ از دفتر اول مثنوی معنوی مولانا

فرار از سرنوشت

آدرس بخش تماشاخانه در کانال یوتوب نفیر نی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست