مذهب اشعری
اشاعره یکی از مکاتب کلامی اهل سنت:
اَشاعِره از گروههای کلامی اهل سنت و پیرو مکتب کلامی ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری (۲۶۰-۳۲۴ق) هستند. خود ابوالحسن اشعری، اول کار معتزلی بود. و در جستجوی راهی معتدل در میان عقلگرایی افراطی معتزله و خِرَدگریزی اهل حدیث میگشت، او آخر کار، آرای اهل حدیث را همراه با نوعی تبیین عقلی قبول کرد. به باور بعضی محققین، او نتوانست اشکالات اساسی دیدگاه اهل حدیث مثل جبرگرایی را برطرف کند.
امروزه اکثریت اهل سنت در کلام، اشعری هستند. از بزرگترین علمای اشعری میشود از ابوبکر باقلانی، عبدالقاهر بغدادی، امام الحرمین جوینی، غزالی، فخر رازی، عضد الدین ایجی و تفتازانی نام برد. و کتابهای مهم آنها عبارت هستند از: «الشامل فی اصول الدین» اثر جوینی، «شرح المواقف» اثر سید شریف جرجانی، «شرح المقاصد»، «شرح العقاید النسفیه» اثر تفتازانی، و «تفسیر کبیر» اثر فخر رازی.
برخی از اصول اعتقادی اشعریون عبارتند از:
زائد بودن صفات بر ذات خداوند. 1
کلام خدا قدیم است. 2
امکان دیدن خدا. 3
خدا خالق اعمال بندگان است و انسان در خلق افعال اختیاری خویش نقشی نداشته و تنها کاسب آنهاست. 4
نصب امام بر خلق واجب است. 5
از صحابه جز به نیکی نباید سخن گفت. 6
موقعیت اشاعره در میان اهل سنت.
اصولا اهل سنت در مسائل اعتقادی به فرقههای زیر تقسیم میشوند:
الف) اشاعره که پیروان ابوالحسن اشعری هستند. و بیشتر اهل سنت را تشکیل میدهند،
ب) اهل حدیث پیروان احمد بن حنبل (متوفای ۲۴۱ق)،
ج) معتزله پیروان واصل بن عطا (متوفای ۱۳۱ق)،
د) ماتریدیه پیروان ابومنصور ماتریدی سمرقندی (متوفای ۳۳۳ق).
لازم به ذکر است که مذاهب اهل سنت از نظر فقهی به چهار مذهب اصلی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی تقسیم میشوند. و افرادی که تابع هر کدام از مذاهب فقهی هستند، میتوانند از در کلام تابع هرکدام از مذاهب کلامی باشد.
ویژگیهای فکری اشعریون کدامند؟
ویژگیهای فکری اشعریون که آنها را از دیگر گروههای کلامی اهل سنت جدا میکنند، عبارتاست از:
اول) صفات خدا زائد بر ذات اوست.
دوم) انسان در خلق افعال اختیاری خویش نقشی نداشته و تنها کاسب آنهاست.
3) حسن و قبح افعال، شرعی است نه ذاتی.
4) خداوند در قیامت با چشم دیده میشود.
5) فاسق، مؤمن (مسلمان) است؛ مغفرت، بدون توبه اشکال ندارد؛ همچنان که عذاب مؤمن بلااشکال است.
6) عالَم، حادث زمانی است؛ کلام خدا قدیم است، اما کلام نفسی نه کلام لفظی.
7) کارهای خدا برای غایت و غرضی نیست.
8) تکلیف خارج از توانایی اشکالی ندارد.
9) دروغ و تخلف وعده بر خدا جایز نیست؛
10) پذیرش اوصاف خبری خداوند (داشتن دست و پا و صورت و…)، بدون تشبیه خدا به مخلوقات و تعیین چگونگی آنها.
سیر تاریخی گسترش مذهب اشعری
این مذهب در طول زمان دچار تحولاتی بسیاری شد. و دیدگاههای موسس آن در آغاز مورد پذیرش علمای اهل سنت قرار نگرفت، اما این مخالفتها با شکست روبرو شد و مذهب اشعری به تدریج در حوزههای فکری اهل سنت مسلط شد. اولین شخصی که پس از ابوالحسن اشعری در این حوزه مطرح شد، ابوبکر باقلانی (م.۴۰۳ ه ق) بود. او آرای اشعری را که به اجمال در دو کتابش، الابانه و اللمع، نوشته شده بود، با شرح و بسط بیشتری مطرح ساخت و آن را در قالب یک نظام کلامی منسجم مطرح کرد.
بیشترین نقش را در گسترش مذهب اشعری امام الحرمین جوینی (م.۴۷۸ ه ق) ایفا کرد. خواجه نظام الملک طوسی پس از تأسیس مدرسه نظامیه بغداد در سال ۴۵۹ ، جوینی را برای تدریس به آنجا خواند. جوینی حدود سی سال به تدریس و ترویج مکتب اشعری پرداخت و چون شیخ الاسلام و امام مکه و مدینه بود، آرایش در همهی دنیای اسلام مورد پذیرش قرار گرفت. آثار جوینی، در مکتب اشعری طوری رواج یافت، که این اندیشهها به عنوان کلام رسمی جامعه اهل تسنن در همه جا تثبیت شد.
جوینی به آرای ابوالحسن اشعری رنگ و لعاب عقلی و استدلالی داد. و پیدایش امام فخر رازی (م.۶۰۶ ه ق) کلام اشعری عملا رنگ و شکل فلسفه بهپیدا کرد. امام فخررازی ضمن دفاع از مکتب اشعری، از نظرات فلسفی ابن سینا انتقادهای فراوانی کرد. و به سست کردن مبانی آن پرداخت. از طرف دیگر، غزالی (م.۵۰۵ ه ق) که از شاگردان امام الحرمین جوینی بود، پس از یک تحول عمیق روحی به تصوف گرایش پیدا کرد و تفسیری عرفانی از نظرات ابوالحسن اشعری ارایه کرد. او با نگارش کتاب مهم احیاء العلوم الدین میان تصوف و تسنن که تا آن زمان بیگانه و متضاد به نظر میرسیدند، پیوندی استوار برقرار کرد. 7
سُبکی در کتاب طبقات الشافعیه 8
شاگردان و پیروان ابوالحسن اشعری:
شاگردان و پیروان ابوالحسن اشعری را به پنج گروه یا طبقه تقسیم کرده:
طبقه اول (شاگردان مستقیم ابوالحسن) که عبارتند از:
1. ابن مجاهد بصری، ۲. ابوالحسن باهلی، ۳. ابوالحسین بندار، ۴. ابوبکر قفال شاشی.
طبقه دوم که عبارتند از:
۱. قاضی ابوبکر باقلانی، ۲. ابواسحق اسفرایینی.
طبقه سوم عبارتند از:
ابو محمد جوینی (پدر ابوالمعالی جوینی).
و طبقه چهارم که عبارتند از:
۱. امام الحرمین جوینی، ۲. ابوالقاسم قشیری نیشابوری (صوفی معروف).
و طبقه پنجم شامل:
۱. ابوحامد غزالی، ۲. ابونصر بن ابی القاسم قشیری (صاحب رساله معروف در تصوف).
البته ابن عساکر در طبقهی ششم و طبقهی هفتم، فخر رازی و بسیاری دیگر را اضافه میکند. ۹
بزرگان مذهب اشعری چه کسانی هستند؟
اول ابوالحسن اشعری بنیانگذار مکتب اشاعره
ابوالحسن اشعری از نسل صحابی معروف ابوموسی اشعری بنیانگذار و مؤسس مذهب اشاعره است. و گویا در سال ۲۶۰ هجری در بصره متولد شده است و در سال ۳۲۴ هجری در بغداد از دنیا رفته است.
او که قبلا در درس ابوعلی جُبایی – از علمای بزرگ معتزله – شرکت میکرد، روزی از استاد خود سؤالاتی پرسید که استاد او را دیوانه خطاب کرد. اشعری که استاد را در پاسخ به سؤالش ناتوان دید از مکتب معتزله خارج شد.
به گفتۀ ابن خلدون اختلاف او با معتزله در موضوع خلق قرآن از جملۀی دلایل جدایی او از این مکتب است. 10
پیروان و طرفداران ابوالحسن اشعری، علت رویگردانی او از معتزله را دیدن پیامبر(ص) در خواب و توصیه پیامبر(ص) به تاسیس روش تازه میدانند. ۱۱
اشعری مکتبش را زمانی پایه گذاشت. که مکتب اعتزال دچار نوعی رکود شده بود، و خلفای عباسی آنان را طرد کرده بودند. و نیز پایگاه مردمی محکمی نداشتند در این زمان مردم به آنها با سوء ظن و تردید نگاه میکردند زیرا در اندیشههایشان، نوعی دوری از قرآن و حدیث و همچنین نزدیکی به مفاهیم نظری و کاملا ذهنی مانند فلسفۀ یونان میدیدند. ۱۲
اشعری در فقه پیرو محمد بن ادریس شافعی (بزرگ مذهب شافعی) بوده است. ۱۳
با توجه به این زمینهها، اشعری وقتی جمود فقها، محدثین، حشویه و حنابله را بر ظاهر نصوص و افراط متکلمین و معتزله را در کاربرد عقل و کم توجهی به نصوص میدید و به این اندیشه افتاد که بین این دو روش جمع کند. و یک روش میانه را پی ریزی کند.
مهمترین کتب مذهب اشعری کدامند؟
۱. مقالات الاسلامیین: از مهمترین کتابهای اشعری و از منابع مشهور در ملل و نحل.
۲. استحسان الخوض فی علم الکلام: این کتاب در رد ظاهرگرایانی است که پرداختن به علم کلام و استدلال عقلی را حرام میدانستند.
۳. الابانه عن اصول الدیانه: در این کتاب اشعری از روش نقلی استفاده کرده و از عقاید و آرای اهل حدیث دفاع میکند. این کتاب به احتمال زیاد، در زمان آغاز روی گردانی اشعری از معتزله نوشته شده است.
۴. اللمع فی الرد علی اهل الزیغ و البدع: در این کتاب ابوالحسن اشعری با روش استدلال عقلی به اثبات عقاید خود پرداخته و به عقاید اهل حدیث توجه ندارد. اللمع از دقت و عمق قابل توجهی بر خوردار است و در اواخر عمر اشعری نوشته شده.
قاضی ابوبکر باقلانی
قاضی ابوبکر محمد بن طیب باقلانی در بصره زاده شد او در سال ۴۰۳ه.ق. در بغداد وفات یافت. ۱۴
باقلانی در فقه پیرو مذهب مالکی بود ۱۵
او علم کلام را پیش ابن مجاهد و باهلی، دو تن از شاگردان ابوالحسن اشعری آموخت. ۱۶
کار مهم او وضع و تبیین منطقی مبانی ادله مذهب اشعریون است. باقلانی با اعتماد بر عقل، روش اشعری را به روش معتزلی نزدیک کرد. به عقیدهی باقلانی، همهی مسائل اعتقادی در حوزهی عقل قرار دارد و قضایای منطقی و برهانهای فلسفه داخل در امور دین است و عقاید ایمانی به وسیلهی ادلهی عقلی اثبات میشوند. ۱۷
عبدالقاهر بغدادی
ابو منصور عبدالقاهر بن طاهر بغدادی در نیشابور، نزد ابو اسحاق اسفرایینی درس آموخت و در سال ۴۷۹ هجری در اسفراین درگذشت. 18
عبدالقاهر بغدادی کوشید که با شرح آرای اشعری، آن را عقیدهی عمومی اهل سنت معرفی نماید. وی در کتاب الفرق بین الفرق مذهب اهل سنت و جماعت را که منظور وی همان مذهب اشعری است، همان مذهب صحابه و تابعین معرفی میکند. به نظر وی نخستین متکلم اهل سنت از میان صحابه، علی بن ابی طالب(ع) بوده است؛ زیرا ایشان با خوارج در مسائل «وعد و وعید» و با قدریه در «مشیت و استطاعت» مناظره کرد. 19
مهمترین تألیفات بغدادی که از او بر جا مانده، عبارت است از:۱. الفرق بین الفرق، ۲. اصول الدین.
امام الحرمین جوینی
ابو المعالی عبدالملک بن عبدالله جوینی او در سال ۴۱۹ه.ق. در جوین ازاطراف نیشابور به دنیا آمد.[۲۰] شهرت او «امام الحرمین» است؛ زیرا بر اثر اختلافات موجود در خراسان، از آنجا مهاجرت کرد و چهار سال (۴۴۷-۴۵۱ ه.ق) در مکه و مدینه اقامت گزید. وی پس از روی کار آمدن نظام الملک، به خراسان بازگشت و تا آخر عمر در نظامیه نیشابور تدریس کرد و در آنجا به سر پرستی اوقاف تعیین شد و زعامت مذهب شافعیه را به عهده گرفت. 21
و در سال ۴۸۷ه.ق. در نیشابور از دنیا رفت.۲۲
جوینی را میتوان از شارحین بزرگ افکار بزرگان اشاعره دانست مهمترین کتابهای او عبارتند از:
۱. نهایة المطالب فی درایة المذاهب (مهمترین کتاب فقهی او و از متون درسی فقه شافعی)
۲. الشامل فی اصول الدین (مهمترین اثر کلامی وی و اثری ممتاز در میان همه تألیفات او)
۳. الارشاد الی قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد.
ابوحامد غزالی
محمد بن محمد بن احمد طوسی معروف به غزالی در سال ۴۵۰ ه.ق. درشهر طوس به دنیا آمد. او شاگرد امام الحرمین جوینی بود. در سال ۴۸۴ هجری وارد نظامیه بغداد شد و تا سال ۴۸۸ هجری در آنجا تدریس کرد. وی در تصمیمی عجیب، نظامیهی بغداد را ترک کرد و به صورت ناشناس به شام، حجاز و بیت المقدس رفت. 24
او در سال ۴۹۹ هجری به خراسان برگشت و در نظامیهی نیشابور تدریس کرد. و در سال 505 هجری در طوس از دنیا رفت.
غزالی در یک دورهی ده ساله بحران روحی و شک را تجربه کرد و نهایتا به تصوف روی آورد و باور پیدا کرد که بهترین راه روش صوفیان است. او پس از آن کتاب احیاء علوم الدین را نوشت. او یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای جهان اسلام و تمدن اسلامی است.
بیش از پنجاه تألیف برای غزالی نام بردهاند که مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱. احیاء علوم الدین (مشهورترین و مهمترین اثر او است)
۲. مقاصد الفلاسفه
۵. کیمیای سعادت
۶. فضائح الباطنیه
۷. قواعد العقائد.
امام فخر رازی
ابو عبدالله محمد بن عمر رازی در سال ۵۴۳ق در هرات متولد شد. وی فقه شافعی را نزد پدرش و نیز کمال الدین سمنانی، و فلسفه، کلام و اصول فقه را نزد مجدالدین جیلی (استاد شیخ اشراق) آموخت.
فخر رازی سفرهای بسیاری داشت و بسیار اهل جدل و مناظره بود و با فرقههای مختلف مباحثه میکرد. شبهه افکنیهای او در مناظرهها به نحوی بود که به امام المشککین معروف شده است. وی در سال ۶۰۶ ه.ق. در هرات از دنیا رفت. او بر خلاف ابوالحسن اشعری، عقل را بر نقل ترجیح میداد و در صورت تعارض عقل و نقل، عقل را مقدم میداشت. 24
آثار مهم فخر رازی عبارتند از:
- تفسیر الکبیر (یا مفاتیح الغیب):مهمترین اثر فخر رازی
- 2. الاربعین فی اصول الدین
- المطالب العالیه
- معالم اصول الدین
- الحکمیة المشرقیه
- 6. المباحث المشرقیه.
عضدالدین ایجی
عبدالرحمان بن احمد ایجی شیرازی ملقب به قاضی عضدالدین، در سال ۶۸۰ق در ایج، اطراف شیراز به دنیا آمد و در سال ۷۵۶ه.ق. از دنیا رفت.
ایجی همانند فخر رازی بیشتر روش فلسفی داشت، ولی بیشتر از فخر رازی به مذهب اشعری پایبند بود او فلسفه را بر کلام غالب نمیداند. ایجی شکل نهایی کلام اشعری را سامان داد بعد از او تفکر اشعری رو به انحطاط گذاشت و دورهی شرح نویسی و حاشیه نویسی بر آثار آغاز شد. مهمترین اثر ایجی کتاب المواقف است. 25
مواقف یک کتاب کلامی است، که در برگیرندهی مباحث گوناگون فلسفی و منطقی هم است. شرحهای فراوانی بر این کتاب نوشته شده که مشهورترین آنها شرح جرجانی به نام شرح المواقف است.
سعدالدین تفتازانی
مسعود بن عمر سعدالدین تفتازانی در سال ۷۱۲ه.ق. در تفتازان خراسان متولد شد. وی در علوم عقلی نزد قطب الدین رازی و قاضی عضدالدین ایجی شاگردی کرد او از مهمترین علمای خراسان در دورهی خود به حساب میآمد. وی در سال ۷۹۱ه.ق. در سمرقند از دنیا رفت. 26
برخی آثار مهم تفتازانی عبارتند از:
۱. شرح المقاصد
۲. شرح العقاید النسفیه
میر سید شریف جرجانی
میر سید شریف گرگانی در روستای تاکو استرآباد متولد و در ۸۱۶ق در شیراز از دنیا رفت. او از متکلمان برجسته اشعری مذهب بود و از نظر دقت نظر بر تفتازانی برتری دارد. شرح او بر کتاب مواقف ایجی از مشهورترین متون کلام اشعری است. او از شاگردان قطب الدین رازی و از اساتید محقق دوانی است که هردو از متکلمان شیعیاند.۲۷
علاءالدین قوشجی
علاءالدین علی بن محمد سمرقندی (۸۷۹ق) معروف به ملا علی قوشچی از فقهای حنبلی و از متکلمان بزرگ اشعری بوده است. شرح تجرید او بر تجرید الاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسی از جمله اهم آثار عقاید و آرای اشاعره است . 28
مباحث نظری در نزد اشاعره
جایگاه عقل
اشاعره و عقل گرایی
بنابر نظر ابوالحسن اشعری استفاده از عقل در فهم و تأیید شرع یک ضرورت است، نه ضلالت؛ اما استفاده از عقل مطلق نیست، بلکه عقل باید مقید به نص باشد، وگرنه به بیراهه میرود. و در صورت تعارض بین عقل و نقل، او طرف نقل را میگرد چرا که معتقد است که عقل باید تابع نص باشد. البته او در عمل به این میانه روی مقید نیست. گاهی عقل گرایانه و گاهی نقل گرایانه حرکت میکند. هر چند تلاش میکند که میانه روی در تمامی نظریات وی محفوظ باشد ۲۹
جنبش اشعری گرچه با پرهیز از عقلگرایی و تأویل شروع شد، اما مایههای عقلگرایی در آثار او از یک سو و تأثیرات میراث عقلگرایی اسلامی در جامعه از سوی دیگر، زمینه را برای بازگشت پیروان اشعری را به نوعی عقلگرایی و تأویل فراهم کرد لذا در نهایت بزرگان مکتب اشعری مانند: باقلانی، جوینی، غزالی و نیز فخر رازی عقل گرایی را تجدید کردند.
اشاعره و خداشناسی
اشاعره در زمینه مسائل مربوط به خداشناسی در مقابل دیگر مذاهب اسلامی آراء مخصوص خود را دارند.
آنها در زمینهی اثبات وجود خدا در ابتدا تنها بر برهانهای نقلی اتکا داشتند اما در نهایت مانند عدلیه از روشهای سهگانهی نقلی، عقلی، قلبی برای اثبات خداوند استفاده میکردند.
در زمینه امکان شناخت ذات خداوند برخی چون امام الحرمین جوینی و ابو حامد غزالی قائل به عدم امکان رای دادهاند ولی اکثریت دآنان شناخت ذات خداوند را امری ممکن میدانند.
در زمینه صفاتی چون وَجه و دست و استقرار بر عرش و… معتقدند ذات خداوند دارای صفاتی چون استوا، عین، وجه، ید و همانند آن است ولی چگونگی (= کیفیت) این صفات بر ما روشن نیست و باید آنها را به صورت «بلاکیف» (= بیچگونگی) پذیرفته و اذعان کنیم که صفات خداوند اساسا با صفات انسانی متفاوت است.
حدوث و قدم
مذهب اشعری
در زمینه حدوث یا قدم کلام الهی (قرآن) معتزله به حدوث قرآن باور دارند. حشویه و حنابله به گونهای افراطی بر نظریه قدم اصوات و حروف کلام خدا و حتی بر قدم جلد قرآن اصرار دارند اما ابوالحسن اشعری شرایط ظهور تقسیم جدید کلام به کلام لفظی حادث و کلام نفسی قدیم را آماده کرد.
در بحث امکان دیدن ذات خداوند، معتزله از نفی رؤیت سخن گفتهبودند اما در مذهب اشاعره، رؤیت، فاصلهای از امکان دیدن با همین دو چشم تا رؤیت بدون کیفیت (با حال و هوای عرفانی) و سرانجام کشف تام عرفانی را شامل شد.
در رابطه ذات خدا با صفاتش، معتزله از نیابت ذات از صفات حقیقی حرف میزنند و فلاسفه و متکلمان امامیه به عینیت یا یگانگی ذات و صفات باور دارند، اشاعره در ابتدا از نظریه دوگانگی صفات حقیقی با ذات و به اصطلاح از زیادت صفات بر ذات دفاع میکنند اما اشاعره جدیدتر و ماتریدیه میگویند صفات خدا نه عین خدا هستند، نه غیر خدا.
در بحث آفرینش، اشاعره اولاً، به حدوث زمانی جهان (ماسوی الله) اعتقاد دارند ثانیاً، وسایط در را آفرینش نفی میکنند و میگویند خداوند با قدرت بینهایتش خود مستقیماً موجودات مادی و مجرد را خلق میکند.
مسئلهی حسن و قبح عقلی
اشاعره به صراحت، حسن و قبح عقلی را منکر میشوند. اشعری مانند اهل حدیث و حنابله، اعتقاد داشت که عقل ناتوانتر از آن است که حسن و قبح یا اصلح و غیراصلح را ادراک کند. در نگاه او، اعتقاد به حسن و قبح عقلی مستلزم محدود نمودن مشیت و اراده الهی است. بنابراین، به جهت تحفظ اطلاق مشیت الهی، اشاعره میگویند حسن چیزی است که شارع آن را حسن اعلام کند و قبیح چیزی است که از سوی خداوند قبیح خوانده شده است.
معتزله افعالی مثل لطف، رعایت اصلح، دادن پاداش به نیکان، کیفر گنهکاران و عدم تکلیف مالایطاق را برای خداوند واجب میدانند و نیز میگویند افعال خداوند باید بر طبق موازین عقلی دارای غایت و غرض باشند. اما اشاعره با نقد نظریهی معتزله، با این تعبیر که معتزله عقل خود را بر خدای تعالی حاکم میکنند و بر او اجرای حکم میکنند، میگویند این مفاهیم با آزادی و قدرت بینهایت خداوند سازگار نیست. هیچ نوع وجوبی بر افعال خداوند مترتب نیست. خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد و هر چه کند، نیک است و عین صواب و محض خیر. فعل انسان را میتوان به عدل و جور موصوف کرد، اما فعل خدا فراتر از عدل و جوراست و همهی افعال او عین عدل است. (هرچه آن خسرو کند شیرین بود).
بر این اساس، تکلیف مالایطاق جایز است. لطف و رعایت اصلح بر خداوند واجب نیست و در قیامت نیز بر خداوند واجب نیست که حتما به نیکوکار پاداش و گنهکار را کیفر دهد؛ یعنی وفای به وعد و وعید بر خداوند واجب نیست. ۳۰ و 31
افعال ارادی یا نظریه کسب
آیا انسان در انجام دادن کردارهای ارادی خود آزاد است؟
یعنی آیا انسان خود، آفریدگار اعمال ارادی خود است، یا خدا خالق رفتارهای ارادی ما نیز هست؟
معتزله انسان را خالق کردارهای ارادی خود دانستند (نظریه تفویض) و اهل ظاهر – که اهل سنت و جبریه در شمار آنانند – افعال ارادی انسان را هم آفریده خدا دانستند (نظریه جبر). ابوالحسن اشعری در تلاش برای یافتن راه میانه به طرح نظریه «کسب» پرداخت و به قول تفتارانی 32
اعلام کرد که خداوند، «خالق» کردارهای ارادی انسان است و انسان «کاسب» این کردارها است؛ چرا که، اگر انسان میتوانست کردارهای خود را خلق کند، بر خلق پدیدههای دیگر نیز توانا بود. ۳۳
اشعری کسب را اقتران قدرت خدا و انسان میدانست و اعلام کرد فعل ارادی در پی این اقتران صورت میگیرد. ۳۴
به تعبیر جامی منظور اشعری این است که انسان در وجود فعل ارادی خود تأثیری ندارد و فقط محل فعل خود است و به همین دلیل، جریان عادةالله موجب پدید آمدن قدرت و اختیار در انسان میشود و فعل ارادی وی انجام میپذیرد. ۳۵
بزرگان مکتب اشعری، هر شیوهای از نظریه کسب گفتهاند، و به دفاع از آن برخاستهاند. مثلا باقلانی در تفسیر این نظریه میگوید که: ذات عمل آفریده خداست، اما نیک و بد بودن آن، معلول استطاعت انسانها است 36
منظور از استطاعت، توانایی ویژهی انجام دادن یا ترک کردن کارها است که – به نظر اشاعره – خداوند آن را همزمان با انجام دادن یا ترک کردن کارها (و نه پیش از آن) در انسان خلق میکند و به این دلیل است که به نظر اشاعره، استطاعت عَرَض است و عرض در دو زمان پایدار نمیشود.لذا، اگر استطاعت، پیش از انجام گرفتن فعل پدید آید، فعل معلول استطاعتی معدوم خواهد بود. 37
مذهب اشعری
پانویس
- تفتازانی، شرح العقائد النسفية، ۱۴۰۷ق، ص۳۶
- تفتازانی، شرح العقائد النسفية، ۱۴۰۷ق، ص۴۵
- تفتازانی، شرح العقائد النسفية، ۱۴۰۷ق، ص۵۱
- تفتازانی، شرح العقائد النسفية، ۱۴۰۷ق، ص۵۸
- تفتازانی، شرح العقائد النسفية، ۱۴۰۷ق، ص۹۶
- تفتازانی، شرح العقائد النسفية، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۲
- برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، اشاعره
- سبکی، طبقات الشافعیه، ج۲، ص۲۵۵.
9. ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ص۲۵۸.
10. ابن خلدون؛ مقدمه، ترجمۀ محمد پروین گنابادی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۵۲، ج۲، ص۹۴۶
11. ابن عساکر، پیشین، ص۳۸و۴۲و۴۳؛ عبدالوهاب سبکی، طبقات الشافعیه، ج۲، ص۲۴۵.
12. ولوی، علی محمد؛ ص۴۵۰
13. جلال محمد موسی، نشأة الاشعریه و تطورها، ص۱۸۶.
14. ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ص۲۲۱.
15. عبدالرحمن بدوی، تاریخ اندیشههای کلامی در اسلام، ج۱، ص۶۲۱.
16. ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ص۲۱۷.
17. جلال محمد موسی، نشأة الاشعریة و تطورها، ص۳۲۰.
18. سبکی، طبقات الشافعیه، ج۳، ص۲۳۸.
19. احمد محمود صبحی، فی علم الکلام، ج۲، ص۷۲۲.
20. جلال محمد موسی، نشأة الاشعریة و تطورها، ص۳۷۱.
21. عبدالرحمن بدوی، تاریخ اندیشههای کلامی در اسلام، ج۱، ص۷۳۳.
22. همان.
23. عبدالحسین زرین کوب، فراز ز مدرسه، ص۲۴۵-۲۴۸ (این کتاب دربارۀ زندگی و اندیشه ابو حامد غزالی است).
24. رجوع کنید به:اصغر دادبه، فخر رازی، ص۲۳۲.
25. احمد محمودصبحی، فی علم الکلام، ج۲، ص۳۵۷
26. جلال الدین سیوطی، بغیة الوعاة، ج۲، ص۲۸۵، به نقل از:جعفر سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۲، ص۳۶۱.
27. مجموعه مقالات فرق تسنن، ص۵۰۴
28. مجموعه مقالات فرق تسنن، ص۵۰۴
29. برای آگاهی تفصیلی، ر. ک. به:ابوالحسن اشعری، رسالة استحسان الخوض فی علم الکلام.
30. عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۴۸.
31. ص ۱۰۹؛ نیز نک: شهرستانی، الملل، ۱/۱۰۱-۱۰۲؛ کلاتی، ۳۰۲-۳۰۳؛ فخرالدین، البراهین، ۱/۲۴۶-۲۴۷؛ تفتازانی، ۲/۱۴۸- ۱۴۹؛ جرجانی، شرح، ۸/۱۸۱-۱۸۳؛ قوشجی، ۳۷۳-۳۷۴.
32. 2/127
33. اشعری، مقالات، ۲۱۸.
34. اللمع، ۴۲؛ جوینی، لمع…، ۱۰۷؛ جرجانی، شرح، ۸/۱۴۶، ۲۳۳، ۳۹۸.
35. ص ۳۹.
36. ص ۲۸۷؛ علامة حلی، کشف، ۲۳۹-۲۴۰؛ تفتازانی، ۲/۱۲۵- ۱۲۷؛ ابن رشد، «الکشف»، ۱۲۱-۱۲۲
37. اشعری، اللمع، ۵۴ – ۵۵؛ تفتازانی، ۱/۲۴۰؛ کستلی، ۱۱۹-۱۲۰.
منابع مورد استفاده در این نوشته
ابن خلدون؛ مقدمه، ترجمه ی محمد پروین گنابادی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۵۲.
ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۵م.
ابن عساکر، علی، تبیین کذب المفتری، بیروت، ۱۴۰۴ق /۱۹۸۴م.
ابن قتیبه، عبدالله، تأویل مختلف الحدیث، بیروت، دارالجیل.
ابن ندیم، الفهرست.
احمد محمود صبحی، فی علم الکلام، دارالنهضة العربیه، بیروت، ۱۴۱۱ه.ق.
اشعری، اللمع، به کوشش مکارتی، بیروت، ۱۹۵۳م.
اشعری، علی، مقالات الاسلامیین، به کوشش ریتر، ویسبادن، ۱۹۸۰م.
برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، موسسه فرهنگی طه، قم، ۱۳۷۸.
بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة محمدعلی صبیح و اولاده.
لینک معتزله
مذهب اشعری