مروارید سخن از باب هفتم بوستان سعدی

مروارید سخن خوانش و متن بخشی از باب هفتم بوستان سعدی در عالم تربیت

اگر پای در دامن آری چو کوه۞۞۞سرت ز آسمان بگذرد در شکوه

زبان درکش ای مردِ بسیار دان۞۞۞که فردا قلم نیست بر بی زبان

صدف‌وار گوهرشناسانِ راز۞۞۞دهان، جز به لؤلؤ نکردند باز

فراوان سخن باشد آگنده گوش۞۞۞نصیحت نگیرد مگر در خموش

چو خواهی که گویی نَفَس بر نَفَس۞۞۞نخواهی شنیدن مگر گفت کس؟

نباید سخن گفت ناساخته۞۞۞نشاید بُریدن نینداخته

تأمّل کنان در خطا و صواب به۞۞۞ از ژاژخایانِ حاضر جواب

کمال است در نفس انسان سَخُن۞۞۞تو خود را به گفتار ناقص مکن

کم آواز هرگز نبینی خَجِل۞۞۞جُوی مُشک بهتر که یک توده گل

حذر کن ز نادانِ ده مرده گوی۞۞۞چو دانا، یکی گوی و پرورده گوی

صد انداختی تیر و هر صد خطاست۞۞۞اگر هوشمندی، یک انداز و راست

خوانش ابیات محسن محمد

مناجات از باب دهم بوستان

ضرب‌المثل‌هایی از گلستان سعدی

مروارید سخن

2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست