نمادهای مثنوی (آتش)
نماد های مثنوی ۵
آتش بخش (سوم و پایانی)
از شگفتیهای نمادپردازی نزد مولانا ساختن نمادهایی متضاد از یک موضوع واحد است.
مثلاً نماد آتش (که در دو پست قبلی هر دو مثبت بودند یعنی نماد خداوند و عشق بودند)با تکیه بر ویژگیهای دیگری از آتش یعنی سوزانندگی و رنج و عذاب حاصل از سوختن به صفات ناپاک انسانها تشبیه شده است.
بعد از آن این نار، نارِ شهوت است
کاندر او اصلِ گناه و زَلّت (لغزش)است
نارِ بیرونی به آبی بِفسُرد
نارِ شهوت تا به دوزخ میبَرد
ابیات ۳۶۹۷ و ۳۶۹۸ دفتر اول
چرا که خشم، شهوت و حسد، گویی پارهای از آتش دوزخ را با خود به درون انسان میآورند و نه تنها خود شخص که همه آفاق را میسوزاند.
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد
اما مولانا به مثابهی یک طبیب دردشناس و درمانگر وقتی که درد را شناسایی میکند برای درمان آن بیماری، دارویی هم تجویز میکند.
از نظر او بهترین داروی بیماری خشم، حسد و شهوت، همنشینی با پاکان و انسانهای نیک است، چرا که در سایهی آن انسانها، نفس سرکش شما رام و مطیع خواهد شد.
آتش شهوت که شعله میزدی
سبزهی تقوی شد و نور هدی
آتش خشم از شما هم حِلم شد
ظلمت جهل از شما هم علم شد
آتش حرص از شما ایثار شد
و آن حسد چون خار بُد، گلزار شد
چون شما این جمله آتشهای خویش
دفتر دوم ابیات ۲۵۶۱ تا ۲۵۶۴
محسن محمد
نمادهای مثنوی (آتش)